مفهوم خدمات اجتماعی
نوشته شده توسط : hsi

به عنوان نخستین گام در ورود به مباحث و مطالب مربوط به موضوع، می بایست مفهوم «خدمات اجتماعی» (1) را به اختصار روشن کرد تا بدین طریق خواننده بتواند به سهولت منظور از موضوع را دریابد و محدوده مباحث را متوجه شود. در این راستا مطالبی نظیر مفهوم ساده و ابتدایی خدمات اجتماعی، مفهوم جدید (عامّ و خاصّ) خدمات اجتماعی و بالاخره مفهوم خدمات اجتماعی از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار می گیرد. قبل از ورود به مطالب فوق، اصطلاح «خدمات اجتماعی» را به اختصار توضیح می دهیم.
چنانچه می دانیم اصطلاح «خدمات اجتماعی» از ترکیب دو کلمه «خدمات» جمع «خدمت» و «اجتماعی» تشکیل شده است.
در لغت نامه ها معانی مختلفی برای «خدمت» بیان شده است از آن جمله: کار کردن برای کسی، بندگی کردن، هدیه، تعظیم، عریضه، حضور، و نخستین معنی آن یعنی «انجام کاری برای کسی» که با اندیشه ما در این راستا تطابق دارد علیرغم این که به «خدمت» در رابطه با حداقل دو انسان معنی پیدا می کند، لذا پسوند «اجتماع» مفهوم جدی و عمیقی به آن می بخشد یعنی خدمتی که در ظرف اجتماع تجلی پیدا می کند و در مناسبات انسانی تحقق می یابد. برای «خدمات اجتماعی» می توان سه مفهوم را به شرح زیر معرفی کرد:

الف) مفهوم ساده خدمات اجتماعی

بشر اولیه در شرایطی که نیازهای اولیه اش تأمین می شد، چه بسا احتیاج چندانی به زندگی جمعی نمی دید. ترس او فقط از دریده شدن و شکار شدن به وسیله حیوانات بود که آنهم با پناه گرفتن در بالای درختان و... مرتفع می شد. اضطراب او از زمانی آغاز شد که حیاتش با شروع یخبندان ها به خطر افتاد. علاوه بر نیازهای اولیه، فطرت اجتماعی او و همچنین دلهره و اضطراب های گوناگون او را به زندگی اجتماعی سوق داد. دفاع جمعی، فعالیت و شکار جمعی، برآوردن نیازهای اساسی معیشتی به صورت جمعی و غرایز و اضطراب های خود به الاهان آسمانی نظیر رعد و برق، خدای باد، خدای خورشید، و... پناه برد که به تدریج با توسعه زندگی جمعی و عوامل دیگر، خدایان زمینی، به صورت تیولداران و مالکین، جای خدایان آسمانی را گرفت که این خدایان، مالک و صاحب همه چیز آنها بودند. روابط اجتماعی در این دوره، ساده و محدود بوده، حمایت ها، علائق و احساسات درون گروهی به خوبی مشهود بود. ملاکین و تیولداران برای ارضاء افزون خواهی و قدرت طلبی خود از هیچ ظلمی فروگذار نبودند. هر اندازه این فشار فزونی می گرفت همبستگی ها و اتحاد بین استثمارشدگان و محرومین بیشتر می گشت. خانواده به مفهوم گسترده، جایگاه ویژه ای داشت و بسیاری از مسائل و مشکلات در درون آن حل می شد. حمایت و احترام سالمندان یک امر بدیهی بوده و فرد نسبت به آینده خانواده اش زیاد نگران نبود زیرا یقین داشت که در صورت فوت او، فرزندانش مورد حمایت دیگران قرار خواهند گرفت. این شبکه حمایتی متقابل به او و اعضاء خانواده اش، نوعی تأمین اجتماعی اولیه را هدیه می کرد که رفع کننده نگرانی ها و اضطراب های او بود. به جهت سادگی زندگی و وجود روابط چهره به چهره بین اعضاء جامعه و محدودیت این روابط، فرد از طریق گروه های اجتماعی، به سهولت مورد پذیرش قرار می گرفت و زمینه های رضامندی و احساس آرامش و امنیت در او پدیدار می شد. محدودیت توقعات متقابل اعضاء جامعه از همدیگر و همچنین رضا و تسلیم در مقابل شرایط نامساعد زندگی، آرامش درونی او را قوت می بخشید. علاوه بر نهاد خانواده افراد نیکوکار از طریق نهادهای مذهبی نظیر، آتشکده ها، معابد، کلیساها و بالاخره، مساجد به اشکال مختلف و به صورت داوطلبانه و پراکنده، ابعادی از خدمات اجتماعی را ارائه و حمایت از محرومان و مستمندان و نگهداری از ایتام و در راه ماندگان و نظایر آنها را عهده دار بوده اند. چنانچه مشاهده می شود، در جوامع سنتی، خدمات اجتماعی، جنبه همگانی و سازمان نیافته داشت و افراد جامعه در تبعیت از سرشت انسانی خود، عامل به خدمات اجتماعی داوطلبانه بودند و بر اساس تلقی و احساس خود، نیاز مطرح شده را مرتفع می ساختند بدون آنکه نیازمند به تخصص و یا توانمندی خاصی باشند و به جهت سادگی مناسبات و محدودیت نیازها و بسیاری از علل فرهنگی، اجتماعی و به جهت سادگی مناسبات و محدودیت نیازها و بسیاری از علل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دیگر، ضرورتی برای تدابیر سازمان یافته در این خصوص احساس نمی شد. به تدریج با ایجاد و گسترش حکومت ها، ابعادی از خدمات اجتماعی مورد توجه و عمل بعضی از حکمرانان قرار گرفت، به قول مورخین، «هامورابی» حکمران بابل تقریباً در دو هزار سال قبل از میلاد، مراقبت از زنان بیوه و کودکان یتیم را بر عهده داشت و دفاع از حقوق افراد ضعیف و بی پناه، قسمتی از قوانین او را تشکیل می داد.
در شهرهای بین النهرین که دارای حکومت نیمه مذهبی و نیمه اشرافی بودند، یکی از مسئولیت های حکومت، این بوده است که نوعی سیستم تأمین اجتماعی به عنوان حقّ مسلم مردم برقرار کند، یکی از اهدافی که ادیان مختلف پی می گرفتند، در زمینه تأمین حوائج مردم و نیازمندان بود به گونه ای که اوستا آکنده از قوانین و دستورات اخلاقی در این زمینه است و تورات و انجیل دستورات صریح و روشن در حمایت از محرومان را ارائه کرده اند. یک سرود سومری مربوط به نچهار هزار سال قبل، الهه ی خوبی و مهربانی را چنین توصیف می کند: «کیست آن که آشنای یتیمان و بیوه زنان است و کیست آن که از ستمکاری و ظلم بر انسان ها آگاهی دارد و آن که الهه ی نیکی و نیکوکاریاست و بر بیوه زنان رحمت دارد و برای بیچارگان دادگستر و عدالت خواه است».

ب- مفهوم نوین خدمات اجتماعی

با ورود ماشین به زندگی بشر، بسیاری از اصطلاحات قدیمی، مفاهیم ابتدائی خود را از دست دادند و همگام با دگرگونی در شیوه های زندگی اجتماعی، متحول شدند و مفهوم جدید پیدا کردند. «خدمات اجتماعی» نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به عنوان یک «ترم» نوین، جایگاه ویژه ای را در سیاست های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی به خود اختصاص داد.
تشیکل جوامع شهری و ایجاد اجتماعات بزرگ، مقدمه ای در جهت به وجود آمدن شرایطی بود که به «دولتی شدن» و «نهادی شدن» برنامه های خدمات اجتماعی انجامید. از این زمان، به تدریج تعداد گروه های ویژه ی اجتماعی نظیر پیران، از کار افتادگان، یتیمان، معلولین و منحرفین... رو به افزایش گذاشته و به تدریج مورد بی توجهی و بی مهری جامعه قرار گرفتند. مهاجرت های گسترده، هجوم روستائیان به شهرها، مرگ تدریجی نظام فئودالی، پیشرفت علوم پزشکی و کاهش مرگ و میر و در نتیجه افزایش سرسام آور جمعیت و ده ها عامل دیگر، انسان ها را از همدیگر دور، همسبتگی و احساس مسئولیت مقابل را ضعیف و در نهایت، اضطراب و نگرانی را افزایش داد. در چنین آشفته بازاری، هدف، تنها سودا بود. کارگران در بدترین شرایط مشغول به کار بودند. زنان با مزد کمتر از مردان و کودکان در سنین طفولیت، به کار گمارده می شدند. ساعت کار نامشخص و شرایط رفاهی و تأمین اجتماعی مهیا نبود. انقلاب ناگهانی صنایع و ابزار تولید، درهای جدیدی را برای تمرکز قدرت و ثروت و در نتیجه سیراب نمودن ریشه های سودجوئی و امتیازخواهی و قدرت طلبی باز می کرد. اقلیتی با دست یابی به منابع عظیم ثروت، کارتل ها و تراست ها را به وجود می آوردند و اکثریتی باور نکردنی، دستشان از رشته های باریک زندگی کوتاه می گردید و درهای خیر و برکت به رویشان بسته می شد. در میان شکوه و جلال و تجمل و تفنّن و شعله های حرص و طمع و رعد و برق اختراعات، ناله ی محرومان در دل ها بی اثر می شد و ندای مردان حق و اصلاح در گوش ها ضعیف می گردید. آن انس و رحمتی که دل ها را بهم مرتبط می داشت جای خود را بر کینه توزی و بدبینی و دشمنی می داد و رشته ایمان که رشته اتحاد و تعاون بود، سُست و گسیخته می گردید و جوانه انسانیت می خشکید و حسّ ترحم از بین می رفت. محرومان تیره بخت که هستی خود را در معرض کوران طمع آزمندان می دیدند برای آنها در کمین می نشستند. روز به روز درهای رحمت، خیر و صفا بسته تر و درهای جهنّم، کینه و جنگ بازتر می گردید، دو قطب فقیر و غنی، کارگر و کارفرما در برابر هم صف آرائی می کردند. هر چه صاحبان قدرت بیشتر احساس خطر می کردند بر بی رحمی و فشار خود می افزودند و هر چه فشار و محرومیت افزایش می یافت، جوشش انتقام جوئی محرومان شدیدتر می شد. (2) در سال های بعد از انقلاب صنعتی، تنها فقر و محرومیت نبود که توازن را از میان می برد و تنش های اجتماعی را به وجود می آورد، علت دیگر، کوتاه شدن دستها از رشته های تولید و کار بود که اختراعات و صنایع جدید پیش می آورد. ابزارهای کوچک سابق، هر دسته و فردی را مستقل و متّکی به تلاش و عمل خود می ساخت و در نتیجه هر کسی احساس شخصیت و استقلال می نمود.
انقلاب صنعتی و ظهور کارگاه و کارخانجات بزرگ و سوء سیاست های صاحبان صنعت و تکنولوژی این استقلال را گرفت و همین، خود زمینه ساز بسیاری از مسائل اجتماعی، روانی- عاطفی، اقتصادی و حتی سیاسی شد. توجه به زمینه های مختلف خدمات اجتماعی بصورت قوانین، مصوبات، برنامه ها و سیاست های اجرائی به وسیله دولت ها اجتناب ناپذیر و حتی بسیار ضروری و لازم می نمود. «ویلیام بوریچ» (3) دانشمند و اقتصاددان انگلیسی که ریاست کمیته بیمه های اجتماعی تشکیل شده از طرف حزب کارگران انگلیس را به عهده داشت طرحی متکی بر سه اصل (بهداشت عمومی، اشتغال کامل، پرداخت کمک هزینه به اولیاء کودکان) را ارائه کرد. او معتقد بود که از راه استقرار تعاون ملّی و بیمه های اجتماعی، عدالت اجتماعی تأمین خواهد شد. بر اساس مصوّبه ای در بیست و ششمین اجلاسیه ی عمومی «سازمان بین المللی کار» (4) در سال 1944 در فیلادلفیا، تحولی در زمینه خدمات اجتماعی به وجود آمد که برخی از موارد آن چنین است:
-فقر و عسرت هرجا ریشه کند برای رفاه عمومی خطرناک است.
-حمایت از مادران و کودکان.
-تأمین غذا و مسکن و وسائل تفریحی و تربیتی برای همه.
-معاضدت و مساعدت در راه ایجاد اشتغال کامل و ارتقاء سطح زندگی.
منشور سازمان ملل متحد در سال 1945 میلادی زمینه ساز تحولاتی در رابطه با خدمات اجتماعی شد به طوری که اعلامیه حقوق بشر در سال 1948 بیانگر نکاتی از جمله موارد زیر است:
- هر فردی حق دارد از سطح زندگی کافی برای حفظ سلامت شخصی و خانوادگی از نظر خوراک، مسکن، درمان و... برخوردار شود.
- هر کس هنگام بی کاری، بیماری، از کار افتادگی، پیری، بیوه گی و نظایر آن حق تأمین شدن را دارد.
- زنان باردار و کودکان، حق دریافت کمک و معاونت ویژه را دارند.
- همه در برابر قانون مساویند و حق دارند بدون تبعیض از حمایت قانون برخوردار شوند. به موجب قطع نامه11دسامبر 1964 مجمع عمومی سازمان ملل متحد، برای رهایی کودکان چهارده کشور اروپایی و چین از چنگال فقر، بیماری، گرسنگی، و بی سرپرستی، مؤسسه ای بنام «صندوق بین المللی کمک فوری به کودکان ملل متحد» با نام مخفف «یونیسف» (5) تأسیس شد تا کودکان آسیب دیده از جنگ را حمایت کند. در سال 1950 میلادی، مجمع عمومی سازمان ملل، دایره فعالیت این صندوق را وسعت داد تا بتواند نیازمندی های کودکان کشورهای در حال توسعه را نیز عهده دار شود.
بر اساس قطعنامه شماره 1386 مورخ 29 نوامبر 1959 سازمان ملل، نیازمندی های اساسی کودکان شامل هفت مورد (نیاز کودک به نام و ملیت، محبت و حمایت مادر، تندرستی و سلامتی قبل و بعد از تولد، غذا و مسکن مناسب، آموزش و پرورش، بازی و تفریح، حمایت اجتماعی) بود و کشورهای عضو سازمان ملل در برنامه های خود ملزم به توجه و رعایت آن بودند.
چنانچه ملاحظه می شود، زمینه های مختلف خدمات اجتماعی نه تنها در سیاست های دولت ها، بلکه در مصوبات بین المللی نیز جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. به طور کلی «خدمات اجتماعی» در جهان امروز دارای دو مفهوم «عام» و «خاص» است. مفهوم «عام» خدمات اجتماعی، گاهاً به جای مفاهیم «خدمات عمومی» (6) و یا «امور اجتماعی» (7) به کار می رود. «خدمات اجتماعی» به مفهوم «عام» در قوانین اساسی کشورهای مختلف جایگاه خاصی دارد چنانچه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز فصل مستقلی از تحت عنوان «حقوق ملت» به خود اختصاص داده است و علاوه بر آن در اصول دیگر نیز از جمله اصول سوم، هشتم، دهم و چهل و سوم بدان توجه شده است.
بنابراین «خدمات اجتماعی» به مفهوم «عام» آن عبارت از ارائه هرگونه خدمت مادی و معنوی به اقشار مختلف جامعه در جهت تأمین نیازهای مشترک و عمومی آنهاست. مفهوم «خاص» خدمات اجتماعی در رابطه با «گروه های خاص» اجتماعی معنی پیدا می کند. منظور از «گروه های خاص» اجتماعی عبارت از اقشاری از جامعه هستند که به علل مختلف جسمانی، روانی، شخصیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی علاوه بر نیازهای مشترک با همه مردم، نیازهای ویژه ای دارند که ممکن است این نیازمندی کوتاه مدت، میان دو و یا دائمی باشد. در رابطه با گروه های خاص اجتماعی می توان از اقشار زیر نام برد:
-جانبازان و فرزندان شاهد و...
-ایتام و خانواده های بی سرپرست- سالمندان تنها
-خاناده های مستمند و کم درآمد
-معلولین جسمی، معلولین روانی، عقب افتادگان ذهنی
-معلولین اجتماعی (زنان ویژه، معتادین، بزهکاران، متکدّیان و...)
-در راه ماندگان و ورشکستگان
-پناهندگان و آوارگان
-مصیبت زندگان و آسیب دیدگان از حوادث و سوانح




:: برچسب‌ها: خدمات اجتماعی , اجتماعی , زنان بی سرپرست ,
:: بازدید از این مطلب : 254
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1399 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: